Anti Boys
اگه از پسر جامعه متنفری به وب من یه سری بزن(بــــــــوس)
درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید

پيوندها
yashar
ردیاب جی پی اس ماشین
ارم زوتی z300
جلو پنجره زوتی

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان Anti Boys و آدرس 1411379.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.









ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 3
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 3
بازدید ماه : 3
بازدید کل : 1013
تعداد مطالب : 23
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1



Alternative content


نويسندگان
فاطمه

آرشيو وبلاگ
فروردين 1392


آخرین مطالب
<-PostTitle->


 
جمعه 30 فروردين 1392برچسب:, :: 14:20 :: نويسنده : فاطمه

 سن ۱۴ سالگی: تازه توی این سن ، هر رو از بر تشخیص میدن! (اول بدبختی!)

سن ۱۵ سالگی: یاد می گیرن که توی خیابون به مردم نگاه کنن! ... از قیافه ء خودشون بدشون میاد!
سن ۱۶ سالگی: توی این سن اصولا“ راه نمیرن ، تکنو می زنن! ... حرف هم نمی زنن ، داد می زنن! ... با راکت تنیس هم گیتار می زنن!
سن ۱۷ سالگی: یه کمی مثلا آدم می شن! ... فقط شعرهاشون رو بلند بلند می خونن! (یادش به خیر ، اون روزا که تکنو نبود ، راک ن رول می خوندن!)
سن ۱۸ سالگی: هر کی رو می بینن ، تا پس فردا عاشقش می شن! ... آخ آخ! آهنگهای داریوش مثل چسب دوقلو بهشون می چسبه!
 سن ۱۹ سالگی: دوست دارن ده تا رو در آن واحد داشته باشن! ... تیز میشن ، ابی گوش میدن!
 سن ۲۰ سالگی: از همه شون رو دست می خورن! ... ستار گوش میدن که نفهمن چی شده!
 سن ۲۱ سالگی: زندگی رو چیزی غیر از این بچه بازیها می بینن! (مثلا عاقل میشن!)
 سن ۲۲ سالگی: نه! می فهمن که زندگی همش عشــــقه! ... دنبال یه آدم حسابی می گردن!
 سن ۲۳ سالگی: یکی رو پیدا می کنن! اما مرموز می شن! (دیدشون عوض میشه!)
 سن ۲۴ سالگی: نه! اون با یه نفر دیگه هم دوسته! اصلا“ لیاقت عشق منو نداشت!
 سن ۲۵ سالگی: عشق سیخی چند؟!! ... طرف باید باباش پولدار باشه! حالا خوشگل هم باشه بد نیست!
سن ۲۶ سالگی: این یکی دیگه همونیه که همه ء عمر می خواستم! ... افتخار میدین غلامتون بشم؟!
 سن ۲۷ سالگی: آخیـــــــــــش!
 سن ۲۸ سالگی: کاش قلم پام می شکست و خواستگاری تو نمیومدم!!!


 
جمعه 30 فروردين 1392برچسب:, :: 14:17 :: نويسنده : فاطمه

 پسر ایرونی تا وقتی سه سالش بشه دوست نداره هیچکس بغلش کنه.وقتی یه زن یا یه دختر ماچش می کنه گونه هاش قرمز می شه و خجالت می کشه ، ولی با رسیدن به سن چهار سالگی ذات پلید پسر ایرونی
به سن ده سالگی که می رسه شروع می کنه استفاده از ژیلت یازده بار استفاده شده باباش . هی این ژیلتو می کشه رو صورتشو کیف می کنه که مرد شده . 
دوازده سالش که شد نمی دونه چرا دلش می خواد با دخترای فامیل بازی کنه . 
سیزده چهارده سالش که شد فکر میکنه خیلی خوش تیپه . خیال می کنه مامانش اونو از روی مدل "آلن دلون" زائیده . مرتب تو خیابون راه می ره و دخترا رو نگاه می کنه و کم کم با بالاتر رفتن سن ، کمرش پایین تر میاد و دکمه یقه پیرهنش به سگک کمربندش نزدیک تر می شه(نکته کنکوری) . 
شونزده هفده سالگی دیگه یه چیزایی یاد گرفته . می دونه واسه بیرون رفتن باید لباس عجیب بپوشه . مثلا یه پیرهن نارنجی که رو سینه ش عکس یه جمجمه س می پوشه . رو کمرش نوشته : Just do it! (نکته فوق کنکوری) . وای وای وای... (این قسمت حذف شده و تو کنکور نمیاد) 
دیگه همین دیگه . آها... با بچه ها که می ره بیرون اسمش عوض می شه ، مثلا اگه اسمش سعید یا علی یا احمد یا جواد باشه تبدیل می شه به : دیوید ، جک ، زاپاس ، تمساح ، سرنتی پیتی ، حامی بچه ها(به یاد دایی احمد) ، خرچنگ ، یا بی بی...این قسمتم سانسور شده تو کنکور نمیاد 
هجده نوزده سالگی می فهمه یه جایی به اسم پاتوق وجود داره که با رفقا توش جمع بشن . وای به حال اون دختر بدبختی که از کنار پاتوق رد بشه . بلایی سر دختره میاره که ......کم کم یاد می گیره که دختر یعنی جنس لطیف . نباید مث تاتارا طرفش رفت . باید طوری با لطافت رفت طرفش که نفهمه می خوای گازش بگیری . باید با ملایمت رفت جلو و مشکوک . فکر می کنه اگه خودشو آرایش کنه دخترپسند می شه . پس اول از همه موهاشو بلند می کنه . بعد یا موهاشو "فر شیش ماهه" می کنه یا "گلت" می زنه . بعدشم یه دمب اسبی و... تمام . دخترکش شد اروای عمه اش.

 
جمعه 30 فروردين 1392برچسب:, :: 14:5 :: نويسنده : فاطمه

 اول کـــلام .ســــلام خوبید؟؟؟؟؟؟؟امیدوارم خوب باشید من این وبموبخاطر نتفراز  پسر جماعت درست کردم من 16 سالمه اهوازیم هستم امید وارم از وبم خوشتون بیاد راستی نظر یادتون نره دوستون دارم بابای (بــــــــــــــــــــــوس)

 

 

صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد